فکر نمی کردیم...

۱.ما که فکر نمی کردیم اینجوری بشه خیلی ضایع شد مگه نه...
۲.ما که فکر نمی کردیم یه روزی مجبور شیم به احمدی نزاد رای بدیم...
۳.ما که فکر نمی کردیم با شروع تابستان وبلاگ ها از قبل هم غیر فعال تر شوند
۴.ما که فکر نمی کردیم ...
پس چی کار می کردیم...

There are just too many times that people have tried to look inside of me
Wondering what I think of you and I protect you out of courtesy
Too many times that I’ve held on what I needed to push away
Afraid to say what was on my mind afraid to say what I need to say
Too many things that you said about me when I’m not around
You think having the upper hand means you gotta keep putting me down
But I’ve had too many standoffs with you it’s about as much as I can stand
So I’m waiting until the upper hand is mine
فکر نمی کردیم همه بخواهند سر ما رو زیر اب کنند...
برا همین منتظریم که  upper hand is mine شه و ما سر همه رو زیر اب کنیم... 

معین...

دوم خرداد دیگری در راه است ...
بوی انرا میشنوید...
اری معین امده است که دوم خرداد دیگری راه بیاندازد...

 

No politics

دوباره می سازمت وطن      اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم   اگر چه با استخوان خویش
دوباره می بویم از تو گل       به امید نسل جوان تو
دوباره می شویم از تو خون   به سیل اشک روان خویش
اگر چه صد سال مرده ام      به گور خود خواهم ایستاد
که بر درم قلب اهرمن          به نعره آنچنان خویش
اگر چه پیرم ولی هنوز          مجال تعلیم اگر بود
جوانی آغاز می کنم            کنار نوباوگان خویش

               The one