۱.دیروز معلم راهنمای ما عصبانی شد و کلی بچه ها رو دعوا کرد جای شما خالی نبودید ببینید چه دعوایی بود البته من به شما معلم عزیز اینقدر خودتونو زحمت ندید بچه های ما ادم بشو نیستن...
۲.دیروز عموم و عمل کردن اما تا الان به هوش نیومده خدا داند
۳.اقا ما نمی دونیم این محمد امین چه مشکلی با ما داره منظورم با بچه های وبلاگ ماست هر وقت نظر میذاره یا حال مارو می گیره یا تیکه میندازه خدا راهنماییش کنه...
۴.یه مطلب تو اقبال خوندم تو قسمت قهوه تلخ باحال بود ٬در مورد انتخابات بود راستی شما به کی رای میدید...
۵.تندیسه تنهایی در خوابی و زیبایی..
۲۹.۶روز بدون احتساب جمعه ها مونده تا از شر هم خلاص شیم...
پیام
یا هو
چشمای منتظر به پیچ جاده
دلهره های دل پاک و ساده
پنجره باز و غروب پاییز
نم نم بارون تو خیابون خیس
یاد تو هر تنگ غروب تو قلب من می کوبه
سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه
غروب همیشه واسه من نشونی از تو بوده
برام یه یادگاریه جز اون چیزی نمونده
هنوزمرا نمی شناسید؟
مگر انسان چیزی جز اندیشه اش است؟
و مگر اندیشه مرا نمی بینید؟
شاید به این خاطر است که The one هیچ کس نیست!
یعنی همه The one اند و The one هیچ کس نیست!
شاید The one هم یک پارادوکس است!
مانند تیتر این یادداشت. مثل این حرف که:
هیچ کدام از حرف های این یادداشت را قبول ندارم.
The one