بدون تیتر

هنوزمرا نمی شناسید؟

مگر انسان چیزی جز اندیشه اش است؟

و مگر اندیشه مرا نمی بینید؟

شاید به این خاطر است که The one هیچ کس نیست!

یعنی همه The one اند و The one هیچ کس نیست!

شاید The one هم یک پارادوکس است!

مانند تیتر این یادداشت. مثل این حرف که:

هیچ کدام از حرف های این یادداشت را قبول ندارم.

         The one

نظرات 5 + ارسال نظر
الهه مهر دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 05:45 ب.ظ

مطمئنم که تو The one نیستی...

هر کسی می تواند The one باشد.
فقط کافی است که ایمان داشته باشی که The one هستی.

کورش سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 06:59 ب.ظ http://vulturek.blogsky.com/

مثل حس قشنگ ناشناس موندن...
تو چیزی هستی که باید باشی...

پشوتن سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:10 ب.ظ

الهه مهر کیه؟
«من فکر میکنم پس هستم»

یا حق

احمد سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:18 ب.ظ http://mirror.blogsky.com

اولا قولت یادت رفت
ثانیا وقتی به اعضا وبلاگتون میگید که اگه بگن تو کی هستی از وبلاگ میندازید شون بیرون خوب معلومه کار سختیه فهمیدن هویت تو البته ما که آخرش می فهمیم تو ( یا شایدم شما ) کی هستی ( یا شایدم هستید )
ثالثا خیلی خوبه که از پارادکس استفاده کردی ولی خوب آدم هر افکتی که به نوشتش میزنه که نباید بگه ٬ اون جوری سعدی و حافظ که اصلا نمی تونستن دو کلوم ( خط ) شعر بگن .

یا علی

قولم یادم رفته؟
پست قبلیمو بخون (خدایان سه گانه زمین). رفته تو آرشیو!

پیر صبا چهارشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 10:35 ب.ظ

آیا تو همونی هستی که من فکر میکنم؟!
همون که به من گفتی که نمینویسم؟
«من قبول ندارم؟!»
پاسخ بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد