یا هو
و دزیدند...
بت پرستان کعبه ابراهیم را
و فریسیان دین موسی را
حوایون شریعت عیسی را دزدیند
و خلفا امامت علی را
از این دزدها کم نبودند
همانان سزارهایی که آزادی رومیان را از آنان گرفتند
و نشان میترا را از کمبوجیه
اخناتون را مسموم کردند
وتاج از توت عنخ آمون گرفتند
هماننی که گفتند:
این مرد هزیان می گوید «به محمد محتضر»
که «و ما صاحبکم به مجنون» را فراموش کردند
و آخرین نصایح نبی را از خودشان دزدیدند
و امامت را از امت
و می دزدند...
انقلاب مردم را از مردم
و می خورند فرزندان انقلاب را
بازرگان ها را مرتد خواندند
فروهر ها را کشتند
و کوی دانشگاهها آفریدند
کعبه ابراهیم را اگر دزدیدند ابراهیم نبود
مسیح مرده بود که پسر خدایش خواندند
و پیامبر ما زیر خاک بود و ندید که با ابوبکر بیعت کردند
ولی از ابراهیم ما بپرسید
او زنده بود وقتی بازرگان ها را کنار می زدن
سوار بر انقلاب مردم می شدند
او که نمی خواست سفارتی بگیریم
تا به سربهای آن هشت سال بجنگیم
او نمی خواست کسانی که یا گوشه اتاقی در حوضه بودند
یا پشت او قایم شده بودند
اداره مملکت را در دست بگیرند
که جوانان مردم را به کشتن دهند
بکشند
پس چرا اجازه داد هر چه خواستند به نام او بکنند
چرا ما را «رهبر» نبود آنجا که اشتباه می رفتیم
و دزدیند این انقلاب را
تا کسی از دست این دزدان درآوردش
یا حق
پشوتن
احساس می کنم کهبی ژایه واساس می نویسی.از یک سری فرض های غلط نتیجه گیری می کنی.
۱. «که بی پایه و اساس» صاف شدم تا خوندم لطفا درست تایپ کن
۲. چرا هم شرق با ما جنگید هم غرب؟ دلیلش جز اینکه ما قواعد جهان دیپلماتیک را به هم ریخته بودیم نبود؟ در غیر اینصورت کسی از ما حمایت نمی کرد؟
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل(!)...
خودش ه !
و این جز حقیقت هیچ چیز دیگری نبود ...
۱.قلم هر کس در نظر خودش زیباست پس حق نداریم به قلم دیگران توهین کنیم حتی اگر زیبا ننویسد...با شما هستم محمد امین...
۲.و چه زیباست که همواره می دزدند و امامان می ایند تا دزدیده را به صاحبش باز گردانند...
امامان آخرین امیدند ودزدیده تمام بشریت را به او برمیگردانند اما خدا هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر خودشان تغییر کنند پس کسی از ما باید به ما برگرداندش
چه بگویم؟!... ٬ به قول عزیزی:
از دست عزیزان چه بگویم
گله ای نیست
گر هم گله ای هست
دگر حوصله ای نیست...
پیرجان گله ای اگر داری بگو
هیچ آدابی و ترتیبی مجوی
هرچه می خواهد دل تنگت بگوی
حیف که :
سکوتم از رضایت نیست دلم اهل شکایت نیست
حتی شما دوست عزیز!
فاصله یه حرف ساده است
بین دیدن و ندیدن
بگو صرفه با کدومه
شنیدن یا نشنیدن «نشنیدن٬نشنیدن»